نرگس: زینب دارن میان خواستگارا.......
ز: الان یا فردا؟.....92.7.18......
نرگس : ساعت 9.....
ز: مگه نگفتی فردا میان؟........آخ آخ آخ آخ.........ایشالا به سلامتی......
نرگس : نچ سفیده.....زینب ما که رفتیم...22:36...
ز: آخ جووووووون عروسی.......یا علی بگو برو جلو، ایشالا که پشت سرت عاطی هم بره بعد الهام بعد شیدا آخرم من سرو سامون بگیریم.......22:46
نرگس: زینب بله رو دادم....22:54
ز: الان؟ تو دو بار دیدن؟؟ انقد شناخت دارید؟.....22:54
نرگس: آره بابام خیلی رفته تحقیق.....22:57
ز: پس به سلامتی......یه شیرینی جانانه افتادیم.......22:58
نرگس: آره...به شیدا و عاطفه هم بگو.......23:00
ز: به من چه خودت بگو........
نرگس : باشه..
ز: نرگس واقعاً راست میگی؟؟........23:12
نرگس: آره بخدا.....23:17
ز: نرگس؟؟....
نرگس: جانم؟....23:48
ز: هیچی.....شب خوش......
نرگس : جان من چی شده؟
ز: باور کن هیچی....
نرگس: باشه...
نرگس: زینب پسره شهریوریه.....00:17
ز: نوره اَلا نور.......92.7.19.....
ز: نرگس.......رفتی؟.....07:36
نرگس: نه هنوز هستم در خدمتتون...09:07
نرگس : تو جات امنه امنه...خیالت راحت.....19:18
نرگس: چطوری بچه ؟ نیستی؟....92.7.21....
ز: نه نه من هستم تو زیاد غرق زندگی شدی حواست نیست.....
نرگس : غلط کردی کدوم زندگی؟ فقط اعصاب خوردیه....
نرگس: آره والا...فردا میریم آزمایش....
ز: .......مگه میخواید عقد کنید به این زودی؟.......92.7.22
نرگس: 4شنبه صیغه میکنیم...
ز: ای جان......به سلامتی نرگس خاتون.....
نرگس: مرسی...
ز: آزمایش دادی خواهر؟......92.7.23....22:38
نرگس: آره .....همه چیز حله....
ز: نرگس از شب تا صبح خواب تو رو میدیدم........میدونی چقد گریه کردم، خواب دیدم مُردی، غرق شده بودی...........وای نرگس خیلی گریه کردم، چه خواب بدی بود.........06:14.....92.7.24
نرگس: فدات بشم دیوونه....خواب مرگ عمر و زیاد میکنه.....07:01..
نرگس: دانشگاه نمیای؟07:48
ز: خدا نکنه........دیگه تو خواب نمیدونستم خوابه هی گریه.........نه زبان ماشین ومعادلات نداریم سیستم عاملم نمیام.....08:24
ز: بدجوری اسیر دنیا شدی.........92.7.24....19:36
نرگس: اسیر دنیا چیه بدبخت شدم....20:49
ز: بدبخت چرا؟....
نرگس: بابا الان یه هفته س صب میرم شب میام..همش بدو بدو استرس دلشوره....
ز: کجا میری میای واسه چی استرس و دلشوره؟
نرگس: دنبال آزمایش و خرید و مطبو..... استرس نداره که یکی داره میاد تو زندگیم....
ز:......ای جان......عب نداره، این نیز بگذرد........20:56...92.7.24
نرگس : خدا کنه به خیر و خوشی بگذره....
ز: ایشالا.....
نرگس:
نرگس: خدواندا ! عزیزم را تو یاری کن. پناهش باش و در حقش تو کاری کن..الهی هرچه میخواهد نصیبش کن، خدایا برلبش لبخند جاری کن...عید قربان مبارک....
ز: چه خبر؟.....92.825
نرگس: سلامتی
ز: به قول خودت کوفت، صیغه خوندن؟....
نرگس : ن....شب....
ز : آخی....
نرگس : دارم از استرس میترکم....
ز: باو دیگه استرس نداره که.........به سلامتی....15:16
نرگس: مرسی...
ز: در چه حالی؟....20:09
نرگس: آرایش شده آماده تو اتاقم....
ز:..... نیومدن؟....20:11
نرگس: نُچ.....
ز: باز گفت نُچ........دختر داری .....میشی آدم شو.........کی میان؟....
نرگس : تازه راه افتادن...
ز: الان استرس نداری که؟...
نرگس : چرا دارم.....
ز: حالا 3شنبه اومدیم باید مفصل تعریف کنی......
نرگس : باشه چشم....
ز: نرگس چی شد؟.....22:55
نرگس : تموم شد
ز: چی گفتین چی گفتن؟......
نرگس: صیغه شدیم......
ز: نرگس دقیقاً پارسال عید قربان بود واسه من خواستگار اومده بود، یادته؟....... کی میدونست ساله بعد تو همون روز تو.........عجب روزگاری، یعنی سال دیگه چی میشه؟!
نرگس:آره والا، نمیدونم...
ز: حالا خیالت راحت شد یا نه؟.....انقدر بهت فکر کردم....حالا بهت نمیگفتم من بیشتر از تو استرس داشتم.....
نرگس : بد نبود...
ز: شب خوش...00:54
نرگس: مرسی زینب...ایشالا قسمت تو...شب خوش...
نظرات شما عزیزان: